خبرنگاران انتخابات آمریکا؛ زمانی برای استقلال اروپایی ها
به گزارش چاپار بلاگ، تهران- خبرنگاران- نشریه اتریشی استاندارد با اشاره به شمارش آرای انتخاباتی در آمریکا تاکید نمود که برای اروپایی ها این انتخابات نشانه ای برای رهایی از وابستگی به ایالات متحده است.
با ما سفر کنید و با کمترین قیمت تور اروپا از قاره سبز دیدن کنید و با دریافت خدمات ویزای شینگن از گردش به دور اروپا لذت ببرید.
به گزارش روز پنج شنبه خبرنگاران، در حالی که با ادامه شمارش آرا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، امیدها به پیروزی جو بایدن افزایش یافته، کارشناسان سیاسی می گویند که هرکسی که بر کاخ سفید حکمرانی کند ، اروپایی ها باید برای به دست آوردن نقش دنیای خود با او بجنگند.
نشریه استاندارد در این رابطه نوشت: رقابت رو در روی دونالد ترامپ و جو بایدن برای تصدی پست ریاست جمهوری آمریکا از دو جهت برای شرکای اروپایی هوشیار نماینده است. نتیجه این انتخابات آنقدر نزدیک خواهد بود که نامزد راه یافته به کاخ سفید قبل از هر چیز باید به راهی برای حکومت بر یک جامعه با شکافی عمیق بیاندیشد.
در دولت جدید آمریکا، نبردهای داخلی از جمله با سنا و مجلس نمایندگان ادامه خواهد یافت. در این صورت حتی زمان و فرصت کمتری نسبت به گذشته برای تجدید روابط واشنگتن با آنسوی اقیانوس اطلس وجود خواهد داشت.
با این حال یک شروع مجدد برای منافع هر دو طرف لازم است. روابط نزدیک اروپا و آمریکا پس از سرانجام جنگ دنیای غرب قدیم که علاوه بر گسترش ناتو با گسترش اتحادیه اروپا در سال های 2004 و 2007 ، 10 شریک اروپای شرقی نیز به آن اضافه شدند ، در دوره ترامپ به کمترین حد خود رسیده و ادامه دادن به آن برای بیشتر دولتهای اروپا یک کابوس واقعی است.
اما در میان همه سر و صداهای پوپولیستی که ترامپ از ژانویه 2017 به راه انداخت و طی آن علاوه بر این که همکاری چند ملیتی و سازمان های بین المللی را شکست یا به وسیله امتناع از همکاری، به آنها آسیب رساند ، یک واقعیت اغلب نادیده گرفته می شد: بیگانگی دو سوی اقیانوس اطلس که از سالها قبل شروع شده، برای مدت طولانی تری ادامه می یابد. حتی با حضور جو بایدن تجدید حیات مناسبات بروکسل-واشنگتن سخت خواهد بود.
بیگانگی با بوش شروع شد
این بیگانگی خیلی زود پس از دوره بیل کلینتون شروع شد ، زمانی که امید وجود داشت که آنها بتوانند با روسیه و چین به عنوان شرکای جدید، یک نظم دنیای جدید و طولانی ایجاد نمایند. اما آنچه در آن موقع هیچ کس انتظارش را نداشت رخ داد: حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 و عواقب آن. در ابتدا ، اروپایی ها و ایالات متحده آمریکا با هم در افغانستان با طالبان جنگیدند. اما هنگامی که جورج دبلیو بوش جنگ عراق را در سال 2003 شروع کرد ، اولین اختلاف عظیم در سیاست های امنیتی بود که در آن موقع فقط در سطح اتحادیه اروپا وجود داشت، بروز کرد.
علاوه بر این ، اردوگاه اروپا به شاهین و کبوتر تقسیم شد. گرایش انگلیسی ها با تونی بلر بیشتر به سمت واشنگتن بود و شروع به بیگانگی با اتحادیه اروپا کرد. فرانسه در برابر آن ایستاد. این فرایند اساساً تغییر نکرد تا اینکه بوش جمهوری خواه با باراک اوباما دموکرات در سال 2009 جایگزین شد. وی به عنوان رئیس جمهوری دوست دار اروپا در دنیای قدیم محبوب سیاستمداران و شهفرایندان شد.
اما اوباما به آسیا روی آورد ، روابط اقتصادی را مقید کرد ، اروپایی ها را به یکه تازی در سیاست های امنیتی متهم کرد و برای امنیت آمریکا بیشتر کار کرد. رئیس جمهوری آمریکا در نشست ناتو در سال 2016 ، اروپا را به دلیل ناکامی در مبارزه با تروریسم و یاری کم به هزینه های نظامی سرزنش کرد.
استراتژی اول آمریکا ترامپ
توافقنامه تجارت و سرمایه گذاری (TTIP) برخلاف توافق نامه حفاظت از آب و هوا و توافق هسته ای ایران که اجرای آن به آینده ای دورتر موکول شد ، با اوباما منعقد نشد. آنها بحران عمیق اقتصادی و اقتصادی را شروع کردند که از سال 2008 تا حدودی با هم شروع شد. هنگامی که رئیس جمهور دموکرات ، که بایدن معاون اول وی بود ، در سرانجام سال 2016 از سمت خود کنار رفت ، لیست طولانی از مسائل در دستور کار دو سوی اقیانوس اطلس بود. جنگ ها و درگیری های حل نشده از لیبی تا سوریه و عواقب آن ، موج پناهجویانی که به اروپا می رفتند ، در اوج بود.
ترامپ با اعلام دشمن اول اروپا و تهدیدهای مداوم به تحریم های اقتصادی ، همانطور که چین را نیز متاثر کرد ، با استراتژی اول آمریکا چند درگیری دیگر به این موارد افزود. وی همچنین متمایل به روسیه شد که اتحادیه اروپا از زمان بحران اوکراین در اوایل سال 2014 علیه این کشور تحریم نموده است.
این واقعیت های ناخوشایند نقطه شروع قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده بود. این شرایط اتحادیه اروپا درست در خصوص پیمان نظامی ناتو نیز صدق می نماید. از منظر بین المللی ناتو و اتحادیه اروپا دو روی یک سکه هستند. آنها از دوران پس از جنگ سازمانهای جدا نشدنی بلکه کاملاً مستقلی بوده اند؛ یکی به عنوان موتور اقتصادی ، دیگری به عنوان پیمان نظامی. اما برای یک دهه ، از آنجا که اتحادیه اروپا به دلیل بحران ها و جنگ های زیادی در کمربند آتش از لیبی ، سوریه ، ترکیه ، اوکراین تا بلاروس به دلیل سیاست های امنیتی به چالش کشیده شده است ، مرزها محو شده و سیاست ناتو نقش مهمی را برای اتحادیه اروپا بازی نموده است. از این رو اتحادیه اروپا می خواهد سیاست نظامی خود را توسعه دهد.
راستا برگشتی وجود ندارد
این یک معامله صورت گرفته است و تحت عنوان تقویت ستون اروپا در ناتو ، یعنی بودجه بیشتر برای هزینه های نظامی انجام می گردد. یافتن راهکار برای این معامله یکی از عظیمترین وظایف پیش روی اروپا و رئیس جمهوری جدید ایالات متحده خواهد بود. بایدن اروپایی های متحد را به عنوان شرکای ناتو می خواهد، اما ترامپ می خواهد آنها را بیشتر تقسیم کند ، کشورهای اتحادیه اروپا را به دوستان و دشمن تقسیم نموده و روابط خود را با نخست وزیران راستگرا حفظ کند.
در هر دو مورد ، اروپایی ها مجبور می شوند خود را از آمریکا رها نمایند. استفان لنه متخصص اتحادیه اروپا و امنیت از اندیشکده کارنگی پیش بینی می نماید که دیگر بازگشتی به روابط سنتی دو سوی اقیانوس اطلس نخواهد بود.
این کاملاً منطبق با تصویری است که اتحادیه اروپا از نقش آینده خود در دنیا دارد. اورسولا فون در لاین این رویه را در برنامه کمیسیون اتحادیه اروپا می بیند. این یک واقعیت است که اتحادیه اروپا ، در کنار ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان یک طراح دنیای باید وزنه بسیار قوی تری نسبت به قبل ایجاد کند.
اروپایی ها باید ادعای خود در زمینه رهبری در سیاست های آب و هوایی ، انتقال انرژی ، حفاظت از محیط زیست و تغییرات دیجیتالی را داشته و از آن دفاع نمایند. این مغایر با مشارکت نزدیک و همکاری با ایالات متحده نیست ، اما به معنای کار سخت و در برخی موارد نیز مخالفت با منافع ایالات متحده است.
منبع: ایرنا