سرنوشت کلاه قرمزی در انتظار جناب خان؟ - چاپار بلاگ

به گزارش ایسنا، اهل جنوب بود و لب که به آواز می گگردد، ظرف شادی در دل ِ دیدنچی ها چپه می شد. به مهمان نوازی معروف بود و برای مهمان ها از هر دری سخنی می گفت. خاطره ها را با آب وتاب آبادانی ـ شما بخوانید غُلوشده ـ تعریف می کرد و با همه گرم می گرفت. جناب خان، عروسک محبوب سال های اخیر، ناگهان از دیده ها رفت و مثل دیگر دوستانِ عروسکی اش، به خاطرات پیوست.

خداحافظی او با بیننده ها هم محدود به یادداشتی شد که محمد بحرانی (صداپیشه عروسک) تیر ماه سال جاری در فضای مجازی نوشت و در همان جا احتمال داد که شاید خندوانه به تاریخ بپیوندد.

لبوفروشِ پرحاشیه شبکه نمایش خانگی

جناب خان از دلِ کوچه مروارید در سال 1393 به خندوانه رسید. سریالی که اولین مجموعۀ عروسکی شبکۀ نمایش خانگی بود و عروسک های مختلفی در آن نقش بازی می کردند. یکی از آن عروسک ها هم همین لبوفروشِ پرحاشیه با صداپیشگی محمد بحرانی و عروسک گردانی مهدی برقعی و حامد ذبیحی بود.

صدای جناب خان نقطۀ قوت او بود؛ محمد بحرانی که صداپیشگیِ ببعی و آقای همساده در مجموعه کلاه قرمزی را نیز بر عهده داشت، توانست با بداهه پردازی در کلام و شکارِ کلمات از دهانِ مهمانان خندوانه، به سرعت تکیه کلامی را خلق کند.

بعضی از این عبارات همچنان میان مردم کاربرد دارد؛ مثل میام بِراتا، هه هه هه و…، می بافُمِت، ستاره بچینی و .... بحرانی پیش تر دربارۀ مالکیت این عروسک گفته بود: مالک اصلی جناب خان مردمی هستند که به آن روح بخشیده اند.

برادران جناب خان همخونِ او نیستند!

بسیاری از افراد پس از آن که برای اولین بار با جناب خان روبرو شدند، گمان بردند که او یک کپیِ دست نشانده از عروسک مجموعه های ماپت شو و سسمی استریت باشد، اما این ادعا از سوی سعید سالارزهی صاحب امتیاز عروسک جناب خان تکذیب شد. هرچند، از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، پسرک بنفش چُردۀ ما آن قدر ها هم به تلی مانستر، اِلمو و فوزی خرسه بی شباهت نیست. حتی اگر اسمش را کُپی نگذاریم، می توان آن را الهام گرفته از این سبک عروسک های ماپت بدانیم که از قضا هواداران زیادی هم بین مردم جهان داشته اند.

خانِ خندوانه

جناب خان از سال 1394 به فصل سوم مجموعۀ خندوانه اضافه شد، اما گاه به علت درگیری میان سازندگان و مالک وقت عروسک، به صورت ناپیوسته در بعضی از فصل ها حضور داشت؛ تا اینکه با سپردن مالکیت حقوقی عروسک به صداوسیما، پس از قطع خندوانه در تابستان سال جاری، او هم دیگر در تلویزیون ظاهر نشد؛ و حالا با اظهار نظر پیمان جبلی ـ رییس صداوسیما ـ درباره ساخته نشدن خندوانه حداقل در آینده نزدیک، به نظر می رسد حضور جناب خان را در قالب گذشته باید منتفی بدانیم.

جناب خان از دیده برفت، اما از دل نه

فرقی نمی کند، پای عروسک های خوش ساخت که به هر برنامه باز گردد، پیر و جوان را پای قصّه می نشاند. اگر بگوییم در سال های اخیر، جناب خان یکّه و تنها بخشی از چراغ تلویزیون را روشن نگه داشته بود، یاوه نیست. چون در روزگاری که پیکر آنتن صداوسیما نحیف شد و گاه به تکرارِ مکررّات می پرداخت، جناب خان از دلِ آبادان به استودیوی خندوانه آمد و با جذب مخاطب کودک و بزرگسال، به یکی از ستون های جام جم تبدیل شد. اما تمام خاطرات جناب خان مثل برف مقابل آفتاب، ذره ذره آب و در نهایت تمام شد.

از آن جایی که این عروسک، مستقل از خندوانه، هواداران خاص خود را داشت، بعد از اعلام رسمی اتمام برنامه، درخواست هایی برای گردانندگانش ارسال شد تا در صورت امکان، فعالیت او در برنامه ها و پلتفرم های دیگر ادامه دار گردد که این امر عملاً غیرممکن بود؛ چراکه حقوق مادی و معنوی جناب خان از جایی به بعد تنها به سازمان صداوسیما تعلق دارد.

تا به امروز از سوی سازندگان او، هیچ اعلام رسمی مبنی بر ساخت مجموعۀ جدیدی یا فعالیت مجدد او عنوان نشده و این نگرانی وجود دارد که شاید سرنوشت جناب خان مانند کلاه قرمزی و عروسک های قدیمی تر، در نهایت به آرشیو های تلویزیون یا اگر خوش شانس باشد در موزه عروسک های شهرک غزالی منتج گردد.

تلویزیون باید دلِ برنامه سازان را به دست آورد

سال هاست تلویزیون با انتقادی مبنی بر کنار گذاشتن یک باره مجری ها، کاراکترها، برنامه ها و برنامه سازانی که محبوب می شوند، روبرو است؛ و در این راستا برنامه های زیادی مثل نود، کلاه قرمزی، سریال مرکز، دورهمی، خندوانه، عصرجدید و ... بدون خداحافظی، از آنتن حذف شده اند.

مجموعه هایی که هر کدام سرمایه ای بزرگ برای رسانه ملی محسوب می شوند و سال ها زمان و هزینه صرف شده است تا به جایگاهی برسند که تلویزیون بتواند از آن ها در جهت تعامل بیشتر با مخاطب بهره ببرد. حالا مسئله ای که بیش از هر مقوله ای مخاطبان تلویزیون را تحت تأثیر قرار می دهد، فقدان جرقه ها یا اصطلاحا بِرند هایی است که بیننده را پای تلویزیون به دیدن ترغیب کند. پس می توان گفت در شرایط فعلی که صداوسیما با چالش جذب مخاطب روبرو است، دست کم یا باید کوشش کند تا جایگزین های جدیدی را برای رفته ها معرفی کند و یا اینکه با سازش و تعامل با برنامه سازانِ کهنه کارتر، به بازتولید برند های مطرحش بپردازد.